skip to main
|
skip to sidebar
۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه
اسب مشکی
اسب شیهه ای می کشد و روی دو پایش بلند می شود. صدایش سکوت دشت را می شکافد.
سرش را به عقب می برد و به یالش تکانی می دهد. وقت رفتن ست..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
Blog Archive
▼
2008
(13)
◄
نوامبر
(1)
◄
اوت
(3)
▼
ژوئیهٔ
(9)
خنکای خوشمزه
در انتظار
اژدهای خشمگین
جای خالی
در ماه نبودی اما ماه من بودی
اسب مشکی
بزم
نوازنده
یکی بود
Blog List
ماسو
-
با حدود ۶۰نفر و شاید بیشتر همکارم که این مدت بدون ماسک من رو ندیدن. خانم راد یک صداست و دو جفت چشم. بعضیها هیچ خاطرهای قبل این هفته از من ندارن و بعید ...
Mehrvazh
-
سالهاست در یک لحظه و یک روز 365روز را پشت سر میذاریم و دوباره شروع می کنیم.. تولدت مبارک *: پ.ن: یادم نیست این عکس را من گرفتم یا آزاده !
Photos
--
donya.rad@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر